تغییرات صوت در زندگی
صوت به صورت پویا، لحظه به لحظه تغییر می کند. با وجود این، تغییرات دراز مدت در طول زندگی با رشد و پیری ارتباط دارند. در مراحل مهم زندگـی، استفاده از صوت متفاوت است، به همان صورت مطالباتی که از صوت انتظار می رود نیز متفاوت می باشد. علل این تفاوت ها متعدد هستند و شامـل بلوغ زیست شناختی و تغییرات عاطفی و اجتماعـی هستند کـه در زندگـی فـرد رخ می دهند.
صوت در نوزادی و دوران کودکی
در هفته هـای اول زندگـی، صـوت نوزاد بـرای بیان درد، خوشی، ناخوشی و گرسنگی استفـاده می شود. گریه که راه اصلی نوزاد جهت برقراری ارتباط میباشد، برای توانایی برقراری ارتباط غنی است.
گریه بیانگر توانایی اولیه نوزاد برای کنترل صوتش است. گریه یک عمل فیزیکی زمخت است که میتوان آن را به صورت پرتابی توصیف کرد. بـه عبارت دیگر، گریه به یکباره آغاز می شود، مسیر خود را طـی می کند و متوقف می شود. نوزاد (یا والدین) به ندرت میتوانند گریه را به محض آنکه شروع شده است، متوقف کنند. هنگامی که نوزاد بزرگتر می شود، پاسخگویی وی به محیط اطـراف بیشتر می شود و کنترل بیشتری هم بر روی اندامهای مورد استفاده در گریهکردن به دست می آورد. در نتیجه، اینگونه تفسیر می شود کـه کیفیت گریه بیانـگر رشد جسمـی و روانشناختـی میباشد. همینطـور که نوزاد کنترل حرکتـی ظریف و ظریفتری را به دست میآورد، گریه به تدریـج قابل کنترل می شود و کاربرد آن هدفمندانـه تر می شود.
واضحترین تغییر بعدی در استفاده از صوت زمانی رخ می دهد که کودک شروع به استفاده از صوت به منظور تولید صداهای گفتاری می کند. به طورهمزمان، کودک درحال یادگیری صداهای زبان خاص خودش است. سپس کودک از صوت برای بیان ایده ها و خلقیاتش استفاده می کند. درسایر اوقات، ممکن است کودک از صوت در حقیقت فقط به عنوان بازی استفاده کند. زمانی که کودک به بلوغ می رسـد، تمایز پیچیده و پیشرفتـه حالت های قابـل قبول رفتار صـوتی بیش ازپیش شکـل می گیرد. این تمایز در نوزادی آغاز می شود. پاسخ صوتی نوزاد به صدای آشنای پرستار متفاوت با پاسخی است که او به صدای یک فـرد ناآشنا میدهد. به طورکلی، پاسخ صوتی کودک براساس میزان آشنایی با صدایی که می شنود، متفاوت است. کودکان یاد میگیرند که صدا در زمین بازی با کلاس درس یکی نیست. در سراسر زندگی تمایزهای اینچنینی به صورت شیوه های پیچیده متعدد همچنان ادامه می یابند.
صوت رشد جسمانی کودک را نشان میدهد. حنجره نوزاد انعطافپذیر است و سطح هماهنگی عصبی– عضلانی پایینی دارد. علاوه براین، حنجره کوچک است و چین های صوتی کوتاهی دارد. این ساختار کوچک بدین معنا است که زیروبمی صوت نوزاد بالا می باشد. توانایی نوزاد برای کنترل تنش چین های صوتی محدود است. علاوه براین، توانایی محدود نوزاد برای کنترل فشار هوای موردنیاز گفتار منجر به انفجـارهای کوتاه صـدا می شود که بیشتر آنها بهنسبت بلند هستند. هنگامـیکه نوزاد رشد می کند، توانایی وی برای کنترل زیروبمی و بلندی صوت افزایش مییابد. این رشد خود را در گریه های طولانی تر نشان می دهد، به طوری که از نظر زیروبمی پایین تر هستند و از نظر بلندی بسته به موقعیت متفاوت می باشند.
به طورخلاصه در دوران نوزادی و کودکی، مشخصات صوت به بلوغ جسمانی، شناختی و عاطفی کودک بستگیدارد. اندازه فیزیکی چین های صوتی عامل اصلی تعیین کننده فرکانس پایه صوت کودک است. نوزادی که حنجره کوچک و چین های صوتی کوتاه دارد، بالاترین زیروبمی صوتی را نشان می دهد، درحالیکه کودک بزرگتر که حنجره اش رشد کرده است، زیروبمی صوتی پایین تری دارد. زیروبمی صوت بزرگسال به دست نمی آید مگر تا زمان بلوغ، یعنی زمانیکه حنجره به اندازه دوران بزرگسالی خود برسد.
تغییرات بلندی کمتر تحتتاثیر این تغییرات رشدی و بیشتر تحتتاثیر سطح کنترل حرکتی نشان داده شده توسط کودک است. تغییر کیفیت، تغییرات رشد فیزیکی چین های صوتی، تغییر در شکل و اندازه کل مجرای صوتی و کنترل ظریف تر دستگاه عصبی–عضلانی را نشان می دهد. ایجاد تمایز بین نحوه استفاده مناسب از صوت نه تنها به توانایی های جسمی بلکه به رشد و آگاهی شناختی و اجتماعی نیز بستگی دارد.
صوت بزرگسال
تقریباً در ۱۸ سالگی یا شاید زودتر، صوت به بلوغ خود یا مرحله بزرگسالی میرسد. فرکانس پایه برای چندین دهـه به همین شکل باقی می ماند. فـرد به طورکامل بر محـدوده پویای صـوت (بلندی) کنترل دارد و میتواند بسیاری از انواع زیروبمی ها و کیفیتهای صوت را تولید کند. این تواناییهای صوتی، بلوغ دستگاههای آناتومیک و فیزیولوژیک را برای حمایت از گفتار نشان می دهند.
اگرچه صوت بزرگسالی حدود ۱۸ سالگی به دست آمده است، اما هنوز پیشرفتهای بیشتری ممکن است به وقوع بپیوندند تا تواناییهای صوتی افزایش یابد. در حقیقت آموزش صوتی خواننده یا هنرپیشه بهتر است هنگامی آغـاز شود که این سطـح از بلوغ به دست آمده باشـد. محدوده زیروبمی میتواند گسترده تر شود، کنترل صوتی میتواند افزایش یابد و کیفیت صوت میتواند غنی تر شود.
روشی که از صوت استفاده می شود به مطالبات موقعیتی بستگی دارد. این مطالبات ممکن است نیاز معلم به آموزش و حفظ نظم، نیاز وزیر برای ایراد یک سخنرانی مؤثر یا تسلی دادن یا نیاز یک فروشنده برای فروش کالا باشد.
صوت به عنوان یک امر بدیهی فرض می شود. ما میتوانیم با استفاده مداوم و نادرست استفادهکردن مکرر به آن آسیب وارد کنیم. ما می توانیم آن را درمعرض عوارض مخرب دخانیات، داروها و الکل قراردهیم و انتظار داشته باشیم که آسیب نبیند. ما معمولاً فقط هنگامیکه دشواری در صحبت کردن را تجربه می کنیم، دیگر صوت را یک امر بدیهی به حساب نمی آوریم و بهدنبال کمک میگردیم. ما اغلب در شناسایی عادت هایی که به طور ذاتی آسیب زا هستند و نیز در ایجاد تغییرات لازم در آنها مشکل داریم، حتی زمانیکه زندگی مان تهدید می شود.
صوت سالمندی
بعد از ۶۵ سالگی یا بیشتر، تحلیل رفتن صوت آغاز می شود، درست به همان شیوهای که سایر عملکردهای بدن شروع به تحلیل رفتن می کنند. اما صوت همیشه به طور دقیق تغییرات زیاد یا سریعی را که ممکن است در عملکرد جسمانی بدن رخ دهد نشان نمی دهد. افراد مسن با شرایط جسمی مناسب، صوتی دارند که مشخصات آن همانند صوت افـراد جوان تر است. بعضی از خوانندگـان میتوانند صوتشان را تا دهه ۷۰ حفظ کنند. صوت ممکن است عناصر لازم زیبایی را حفظ کند، اما احتمالاً محدوده یا میزان کنترل صوتی را که در سالهای پایینتر داشته است دیگر نشان نمی دهد.
اما برای دیگران، صوت به آسانی تسلیم عوارض سالمندی می شود. صوتی که کاهش یا افزایش زیروبمی عادتی، کاهش کنترل بلندی یا تغییراتی را در کیفیت نشان میدهد، می تواند بیانگر نشانه هایی از وضعیت جسمی ضعیف باشد. تغییرات اکوستیک ازقبیل تغییرات رو به بالا یا پایین فرکانس، کنترل ضعیف بلندی و تغییرات کیفیت تاحدودی تغییرات فیزیولوژیکی را نشان می دهد که با بالا رفتن سن در حنجره رخ می دهند.
مطالبات صوتی دوران پیری میتواند متفاوت با مطالبات میان سالی نیز باشد. یک فروشنده بعد از بازنشستگی دیگر لازم نیست از صوتش برای فروش کالا استفاده کند. وزیر بازنشسته دیگر لازم نیست سخنرانی پرقدرتی ایراد کند. تحلیل رفتن عملکرد بدن معمولاً با کاهش مطالبات بدن همراه است. این گفته به این معنی نیست که صوت برای افراد مسن دیگر اهمیت ندارد. برعکس، صوت از جهت دیگر اهمیت می یابد. صوت اهمیتش را در فرایند برقراری ارتباط همچنان حفظ می کند. صوت برای حفظ ارتباط با دوستان و خویشاوندان مورد استفاده قرار می گیرد. برای برخی از افراد، ارتباط کلامی تنها شیوه حفظ ارتباط بشری و کنترل محیط می شود.
منبع:
Colton RH, Casper JK, Hirano M. (2011). Understanding Voice Problems: A Physiological Perspective for Diagnosis and Treatment. Baltimore: Williams & Wilkins.
بابت تلاش هاتون ممنونیم
خواهش می کنم