معماری
خانه / اختلالات زبانی / گفتار و زبان در عقب ماندگی ذهنی
speech and language in mental retardation
گفتار و زبان در عقب ماندگی ذهنی

گفتار و زبان در عقب ماندگی ذهنی

گفتار و زبان در عقب ماندگی ذهنی

 

محدودیت در مهارت برقراری ارتباط اغلب یکی از اولین نشانه های عقب مانده ی ذهنی است .تا سن عقلی ۱۰ سالگی ، کودکان عقب مانده ی ذهنی  پیشرفتی کند و آهسته از کسب زبان را ، شبیه آنچه که در رشد طبیعی مشاهده می شود ، دنبال می کنند به جز این که جملات ،تا حدی کوتاه تر و از نظر تولید زبانی ضعیف تر هستند و درک کمتری حاصل می شود . با وجود این مهارت های برقراری ارتباط در بسیاری از کودکان عقب مانده ی ذهنی نا پخته تر از آن چیزی است که بر اساس سن عقلی غیر کلامی آنها انتظار میرود .حدود نیمی از افراد مبتلا به انواع عقب ماندگی ذهنی ،مهارت های زبانی متناسب با سطح شناختی خود دارند.در بقیه افراد عقب مانده ی ذهنی ،دو الگوی اختلال زبانی شناسایی شده است : ۲۵% که عقب مانده ی ذهنی تشخیص داده شدند مهارت های ادراکی ای داشتند که با سن عقلی هم تراز بود ،اما در مهارت های تولیدی ضعیف تر بودند .۲۵% دیگر، هم در تولید و هم در درک نسبت به سن عقلی نقایصی داشتند . برای اینکه بتوانیم تشخیص دهیم شخص عقب مانده ی ذهنی  کدام یک از این الگوهای زبانی را نشان میدهد یا چه شکاف های خاصی در جنبه های درک و بیان آنها رخ میدهد باید ارزیابی و توصیف مهارت های برقراری ارتباط به به طور عمیق انجام شود.در زیر به بعضی از یافته های شاخص به دست آمده از تحقیق بر روی مهارت های زبانی در افراد عقب مانده ی ذهنی می پردازیم .

 

– صرف و نحو :

کودکان  عقب مانده ی ذهنی در توالی یادگیری قوانین دستوری تفاوت های کمی با همتایان خود بر اساس سن عقلی نشان می دهند ، مخصوصا وقتی که میانگین طول گفته (Mean Length of Utterance) بر حسب تکواژها کمتر از ۳ باشد .وقتی میانگین طول گفته بالاتر از این سطح باشد ،کودکان عقب مانده ی ذهنی تمایل دارند از جملات کمتر پیچیده، کوتاه تر، با عمق و عبارت نسبتا کمتر از همتایان خود با همان سن عقلی استفاده کنند .کودکان عقب مانده ی ذهنی تکواژهای دستوری را تقریبا به همان ترتیب مشابه کودکان پیش دبستانی در حال رشد طبیعی یاد می گیرند ،اگر چه رسیدن به هر کدام از سطوح MLU  را در سنین عقلی بالاتر از کودکان دارای رشد طبیعی نشان میدهند .

 

– واجشناسی :

خطاهای تولیدی در کودکان عقب مانده ی ذهنی شایع تر از کودکان بدون عقب ماندگی است و احتمالا بی ثبات هستند. حذف هم خوانها رایج ترین نوع خطاهاست .

 

– معناشناسی:

به نظر میرسد که کودکان عقب مانده ی ذهنی مخصوصا کودکان سندرم داون واژگان را آسان تر از نحو می آموزند .معانی کلمات ،نسبت به همتایان بیشتر عینی و تحت اللفظی است .صفات و قیود را به میزان کمتری استفاده می کنند ،اما کلملت دارای معانی عینی را بیشتر به کار می برند.

 

– کاربرد شناسی:

همانند سطوح دیگر رشد زبان ، الگوی کسب مهارت های کاربرد شناختی در بین کودکان عقب مانده و بدون عقب ماندگی مشابه است.رشد برقراری ارتباط در کودکان عقب مانده و بدون عقب مانده به میزان زیادی به سطح شناخت بستگی دارد . نقایص شناختی کودکان عقب مانده ی ذهنی  ،مخصوصا در ۲ سال اول زندگی ،ممکن است برکیفیت درون داد پیش زبانی که آنها دریافت میکنند اثر بگذارد که به نوبه خود ،ممکن است رشد ارتباط بعدی آنها را تحت تاثیر قرار دهد . کودکان مبتلا به عقب ماندگی ذهنی برای تفهیم مقاصد ابتدایی خود، از ژست ها به شیوه ای بسیار شبیه به کودکان با سن عقلی مشابه استفاده می کنند .رعایت نوبت وحفظ موضوع آنها متناسب با سن عقلی است و می توانند سبک گفتارشان را تا حدی با نیازهای شنونده مطابقت دهند .کودکان عقب مانده ی ذهنی از پرسشها همانند همتایان خود بر اساس سن عقلی برای جمع آوری اطلاعات استفاده نمی کنند.همچنین افراد عقب مانده ی ذهنی تمایل دارند که در مکالمه کمتر اظهار کننده باشند.

 

– گفتار:

اختلالات تولیدی ، تشدیدی و روانی گفتار در عقب ماندگی ذهنی خصوصا در موارد متوسط و شدید شیوع بالایی دارند و این نقایص اغلب نتیجه ای از مشکلات شناختی و مجموعه ای از تفاوت های جسمی در این افراد است

 

 

 

منبع

Ronald, Jean A. Edwards, Susan, Language in mental retardation

Paul, Rhea, Language disorders from infancy through adolescence

بازی های مناسب سن فرزندت در دنیای بازی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قالب وردپرس