سه نوع از حافظه (Three types of memory)
حافظه را به انواع و اقسام شیوهها طبقهبندی کردهاند. با این حساب، میشود گفت که حافظه، انواع و اقسام دارد اما یکی از کاربردیترین طبقهبندیهای حافظه میگوید که ما کلا ۳ نوع حافظه داریم: دیداری، شنیداری و رفتاری. حافظه دیداری به تصاویر مربوط میشود. حافظه شنیداری به اصوات و کلمات مربوط است و حافظه رفتاری هم به امور حرکتی. جالب این که این سه نوع حافظه در همه آدمها وجود دارد اما هر شخصی ممکن است در یکی از این ابعاد سهگانه قویتر باشد و در ابعاد دیگر، ضعیفتر. احتمالا با همین توضیحات ابتدایی، تا ته قصه را خواندید. یکی از اصولیترین راههای تقویت حافظه این است که سه مرحله زیر را قدم به قدم طی کنیم:
- معنای این سه نوع حافظه را درک کنیم.
- حافظه غالبمان را شناسایی کنیم.
- حافظههای مغلوبمان را حول محور همان حافظه غالب، سر و شکل بدهیم و تقویت کنیم.
۱- حـافـظـه دیـداری
همین الآن که دارید این نوشته را میخوانید، کجایید؟ توی خانه؟ مدرسه؟ دانشگاه؟ محل کار؟ یا . . . هر جا که هستید، یک لحظه چشمتان را ببندید و حافظه دیداریتان را امتحان کنید: آیا میتوانید جزییات مکانی را که در آن نشستهاید، به خاطر بیاورید؟ جزییات در و دیوار و سقف و رنگ و جنس آنها را دقیقا خاطرتان هست؟ ده سال پیش کجا زندگی میکردید؟ در همین خانه امروزی یا یک جای دیگر؟ آیا جزییات آن خانه را یادتان هست؟
اگر حافظه غالبتان از نوع دیداری باشد پس مطمئنا میتوانید آن خانه و اتاقهایش را به خوبی به خاطر بیاورید و ضمنا میتوانید شماره تلفنها و آدرسهای مورد نیازتان را هم با نوشتن اسامی، به خوبی به ذهن بسپارید و به خاطر بیاورید.
اگر حافظه غالبتان دیداری است. . .
سعی کنید همه چیز را به صورت تصویری حفظ کنید. برای حفظ کردن هر چیزی بهتر است یک نماد تصویری پیدا کنید. مطالب حفظ کردنی را حتما یادداشت کنید تا ترتیب کلمات را در نوشتهتان ببینید و مسیر بهرهوری حافظهتان را هموار کنید. اصوات و سر و صداها را هم با تصاویر مربوط کنید. اگر با اشخاص جدید آشنا میشوید برای هر کسی یک عنصر ویژه بصری انتخاب کنید و آن را با نام او مرتبط کنید. مثلا آقای مالکی را میتوانید این طور به خاطر بسپارید که بر خلاف اسماش در یک آپارتمان اجارهای زندگی میکند و . . .
برای هر کداممان گهگاه ممکن است اتفاق بیفتد که اسم یک نفر را فراموش کنیم اما این اتفاق برای بعضیها خیلی بیشتر از حد معمول تکرار میشود، به نحوی که دیگر از حالت اتفاق خارج میشود. آنهایی که حافظه غالبشان دیداری است، بیشتر احتمال دارد که به این نوع فراموشی دچار شوند. اگر شما هم از این مشکل رنج میبرید و ضمنا حافظه غالبتان هم از نوع دیداری است، بهترین کار این است که همیشه سعی کنید اسمها را با تصاویر روشن همراه کنید و به خاطر بسپارید. تا آنجا که ممکن است، سعی کنید این تصاویر را با آن اسامی مرتبط کنید. مثلا دقت کنید و ببینید که آیا آقای زندهدل واقعا شاد و زندهدل است یا این که دقیقا بر عکس، افسرده و دلمرده است؟ آنوقت، اسم آقای زندهدل را برای همیشه با همان تصویری که در ذهنتان ساختهاید، پیوند بدهید و به خاطر بیاورید. البته هیچ لزومی ندارد که همیشه تصویر ذهنیتان دقیقا با واقعیت تطبیق داشته باشد و اتفاقا اغلب اوقات، قضیه برعکس است؛ یعنی تصاویر مسخره و کاریکاتوری بیشتر و بهتر در ذهن میمانند. مثلا اسم خانم شکارچی را میتوانید با این تصویر به خاطر بسپارید که اسلحهای به دست گرفته و رفته است جنگل به شکار پلنگ!
برای تقویت حافظه دیداری
و اما آنهایی که حافظه غالبشان دیداری نیست، برای تقویت حافظه دیداریشان باید شروع کنند به انجام تمریناتی که توجهشان را به ظرایف بصری تقویت کند. مثلا میشود از تمرین روی چهره افراد شروع کرد. البته باید بدانیم که در هر چهرهای دقیقا روی چه اجزایی باید متمرکز شویم و چه چیزهایی را به خاطر بسپاریم. اگر شما هم از ضعف حافظه دیداری رنج میبرید، با یک تمرین ساده شروع کنید. از همین امروز هر چهرهای را با جزییات بصری زیر به خاطر بسپارید. در این تمرین باید پاسخ سوالات زیر را در هر چهرهای جستجو کنید و به خاطر بسپارید:
۱) چشمهایش ریز است یا درشت؟ ۲) رنگ چشمهایش؟ ۳) ابروهایش باریک و کم پشت است یا پهن و پرپشت؟ ۴) چانهاش بزرگ است یا کوچک؟ ۵) با غبغب است یا بدون غبغب؟ ۶) رنگ موهایش؟ ۷) ریش و سبیل دارد یا نه؟ ۸) بینیاش قلمی است یا پهن یا کوتاه یا بلند؟ ۹) گونههایش برجسته است یا فروررفته؟۱۰) ابروهایش کلفت است یا نازک؟ ۱۱) صورتش گرد است یا کشیده؟ ۱۲) مدل موی سرش؟ ۱۳) علامت خاصی در چهره دارد یا نه؟
۲ – حـافـظـه شـنـیـداری
تلفنهایی که شمارهانداز ندارند، برای امتحان کردن حافظه شنیداری مناسباند. وقتی کسی بدون هیچ قول و قرار قبلی بهتان تلفن میکند و شروع میکند به سلام و علیک، آیا بلافاصله پس از رد و بدل شدن همان یکی دو کلمه اول و بلافاصله پس از شنیدن صدا، صاحب آن صدا را تشخیص میدهید یا نه؟ در شنیدن و تشخیص صدای خوانندهها چطور؟ و صدای سازها؟ و… معمولا آنهایی که حافظه شنیداریشان قویتر است، انس بیشتری با کلمات دارند. ریتم موسیقی را کم و بیش درک میکنند. شعرها را به وزن میخوانند. راحتتر از دیگران، شعر حفظ میکنند و کلا به نوشتن و مطالعه علاقه بیشتری نشان میدهند.
اگر حافظه غالبتان شنیداری است. . .
حافظههای دیگرتان را با این حافظهتان پیوند کنید. برای این منظور میتوانید بیشتر از شعر و ردیف و قافیه استفاده کنید. اعداد رمزی و شماره تلفنها را به شکل موزون و قافیهدار درآورید و به خاطر بسپارید. مضحک شدن این قافیهبندیها اصلا مهم نیست. مهم این است که حافظه شنیداری شما راحتتر است که همه چیز را در چنین قالبی به خاطر بسپارد. مثلابرای حفظ کردن رمز عبور ۲۵۶ میتوانید بگویید دویست و پنجاه و شش، آرد نخود با کشمش!
اگر حافظههای دیداری و شنیداریتان خوب است، بهتر است شمارهها را رمزدار حفظ کنید، بدین ترتیب که برای خودتان، تمام اعداد از صفر تا ۹ را رمز گذاری کنید و برای همیشه، هر کدام از این اعداد را با یک حرف بیصدا بشناسید. آنوقت از ترکیب این حروف و پر کردن فضای بینشان با حروف صدادار، اگر حافظه غالبتان دیداری یا شنیداری باشد، اعداد را راحتتر به خاطر خواهید آورد. مثلا فرض کنید که اعداد را از صفر تا ۹ با این کدها نامگذاری کردهاید:
۰ س ۱ی ۲د ۳ م ۴چ ۵پ ۶ش ۷ه ۸ت ۹ ن
حالا به جای حفظ کردن عدد ۸۹ میتوانید کلمه «تن» را به خاطر بسپارید و در مواردی هم که حروف در کنار یکدیگر معنای درستی را نمیسازند، میتوانید از حروف صدادار در بین این حرف بی صدا استفاده کنید. مثلا به جای حفظ کردن عدد ۳۶ میتوانید کلمه «ماش» را به خاطر بسپارید.
۳ – حـافـظـه رفـتـاری
تمرکز این نوع حافظه بر روی حرکت است. وقایع حرکتی مثل ساز زدن، دوچرخه سواری، بستن بند کفش و . . . ملاک ارزیابی این حافظه است. البته همه آدمها مجبورند حافظه رفتاریشان را در حد رفع احتیاجات روزمرهشان تقویت کنند وگرنه هر روز صبح مجبور بودیم برای بستن بند کفشمان عزا بگیریم. آنهایی که حافظه غالبشان رفتاری است، معمولا راحتتر از دیگران ساز زدن را یاد میگیرند و برای حفظ کردن شماره تلفنها هم بیشتر به مسیر حرکت اعداد توجه دارند تا هر چیز دیگر. مثلا به جای حفظ کردن شماره ۲۵۸ بهعنوان پیش شماره یک شماره تلفن، مسیر حرکت یک خط عمودی از بالا به پایین را بر روی صفحه شمارهگیر تلفن به خاطر میسپارند.
اگر حافظه غالبتان رفتاری است. . .
قدرت این حافظه مثلا در هنگام حفظ کردن شماره تلفنها، قدرت فوقالعادهای بهتان میبخشد و باعث میشود که به جای حفظ کردن شمارهها، مسیر حرکت انگشتان دست را دنبال کنید. مثلا به جای حفظ کردن پیششماره ۷۵۹ مسیر حرکت انگشتانتان را روی صفحه شمارهگیر تلفن به خاطر بسپارید که عدد ۸ را نشان میدهد.