نخاع (Spinal cord)
مقدمه
نخاع یا مغز تیره ، به بخشی از دستگاه عصبی مرکزی گفته می شود که در درون مجرای ستون مهره ها قرار دارد. بخش بالای آن در مجاورت اولین مهره
گردن و انتهای آن در سطح دومین مهره کمری است. رنگ آن از بیرون سفید و قطر آن در حدود ۱ سانتیمتر است طول آن در مرد و زن به ترتیب ۴۵ و۴۲ سانتیمتر است.
دید کلی
نخاع به صورت یک استوانه طویل و نازک است و در مقطع آن ماده سفید در بخش خارجی و ماده خاکستری در بخش داخلی تر قرار دارد. بخش سفید نخاع از اکسونهایی ساخته شده است که سطوح مختلف نخاع را بهم مربوط می سازند و ارتباط نخاع و مغز را تامین می کنند. رنگ سفید این بخش به علت وجود میلین در اکسونها است. تارهای عصبی بخش سفید به صورت دسته های عصبی قرار گرفته اند که برخی از آنها جریانهای عصبی را از مغز به سوی اندامها و برخی دیگر امواج عصبی را از اندامها به سوی مغز می برند.
راههای بالا رو و پایین رو نخاع یعنی راههای که پیامهای حسی را به مغز یا پیامهای حرکتی را به عضلات بدن می برند به صورت گروههای تارهای عصبی جداگانه در کنار هم در طول نخاع قرار دارند و هر کدام بخشی از بافت نخاع را تشکیل می دهند. به عنوان مثال ، هر یک از راههای حسی مربوط به لامسه ، گرما ، سرما ، درد و راههای حرکتی بخش معینی از ماده سفید نخاع را اشغال کرد هاند.
ساختمان نخاع
اعصاب نخاعی
در انسان ۲۱ جفت عصب نخاعی وجود دارد. اعصاب نخاعی به ترتیب از گردن تا کمر قرار دارند و هر یک از آنها به قسمت خاصی از بدن مربوطند. این اعصاب به ترتیب شامل ۸ زوج گردنی ، ۱۲ زوج
کمری ، ۵ زوج خاجی و ۱ زوج دنبالچه ای است. هر عصب نخاعی پس از آن که از نخاع خارج شد به انشعاباتی تقسیم می شود و هر شاخه از آن به بخشی از بدن منتهی می گردد. اعصاب کمری و خاجی و دنبالچ های تقریبا به صورت عمودی از نخاع بیرون بوجود می آورند. ریشه های خلفی نخاع از تارهای عصبی حسی و ریش ههای قدامی آن از equine Cauda می آیند و یک دسته تارعصبی به نام دم اسب تارهای عصبی حرکتی تشکیل شده است و قطع شدن آنها به ترتیب باعث ایجاد بی حسی یا فلج در اندامهای وابسته می شود.
گانگلیونها
وجود دارد. نخاع در دو ناحیه از طول خود ganglion Spinal در مسیر هر یک از ریش ههای خلفی در نزدیکی نخاع یک برجستگی به نام عقده نخاعی قطر بیشتری دارد. یکی در ناحیه گردن که از چهارمین مهره گردنی تا اولین مهره پشتی است و برجستگی گردنی خوانده می شود و اعصابی که به گردن و دستها می روند از آن ریشه می گیرند. دیگری در ناحیه کمر که از دهمین مهره پشتی تا اولین مهره کمری ادامه می یابد و برجستگی کمری نام دارد و اعصاب پاها از آن ریشه می گیرند.
مخروط نخاعی
نامیده (medullaris Conus) انتهای نخاع یعنی بخشی که مجاور مهره های اول و دوم کمری قرار دارد به تدریج باریک می شود و مخروط نخاعی می شود. مخروط نخاعی بوسیله یک رشته پیوندی در انتهای ستون مهره ها به استخوان دنبالچ های چسبیده است.
ماده سفید و خاکستری
به نظر H در مقطع نخاع ، ماده خاکستری که در وسط ماده سفید قرار دارد، تقریبا به شکل حرف می رسد. یعنی دارای دو نیمه جانبی است که بوسیله یک بخش رابط به یکدیگر مربوطند. رنگ
خاکستری این بخش نشانه فقدان میلین و وجود اجسام سلولی نورونها در آن است. در وسط ماده خاکستری مجرای مرکزی نخاع قرار دارد. قطر این مجرا در انتهای نخاع ، یعنی در ناحیه مخروط
نخاعی بیشتر است. ماده خاکستری در دو طرف مجرای مرکزی نخاع به دو نیمه قدامی و خلفی تقسیم می شود که به ترتیب شاخهای قدامی و شاخهای خلفی ، نامیده می شوند.
اجسام سلولی نورونها در بعضی نواحی ماده خاکستری با هم تجمع شده و هسته های بخش خاکستری نخاع را می سازند. قسمت جلویی ماده خاکستری نقش حرکتی دارد و نورونهای حرکتی عضلات مخطط اسکلتی و نورونهای حرکتی عضلات صاف احشایی به ترتیب در بخشهای پیشین و پسین آن قرار دارند. بخش خلفی ماده خاکستری نخاع عمل حسی دارد و پیامهای آورنده مختلف از نواحی پوستی ، عضلات و احشایی دریافت می دارد.
پرده های نخاع
سخت شامه
پرده سختی است متشکل از بافت همبندی متراکم که سطح خارجی آن در مجاورت پریوست استخوانها قرار گرفته است. در نخاع ، سخت شامه بوسیله فضایی به نام فضای اپیرورال از پریوست جدا شده و اتصال آن به پریوست محدود به یک سری لیگامان موسوم به لیگامانهای دندان های است. فضای اپیرورال محتوی شبکه وریدی ، بافت همبند شل و بافت چربی است.
عنکبوتیه
پرده ظریفی است از الیاف کلاژن و الاستیک که فاقد رگهای خونی است. قسمتی از عنکبوتیه که در مجاورت سخت شامه قرار دارد به صورت پرد های صاف می باشد که توسط استطاله های ظریفی شبیه تارهای عنکبوت با نرم شامه مرتبط می گردد. فضای موجود بین این استطال هها فضای زیر عنکبوتیه را تشکیل می دهند که حاوی مایع مغزی نخاعی و محل عبور رگهای خونی است. عنکبوتیه در همه جا توسط سلولهای پهن و سنگفرشی پوشیده شده است.
نرم شامه
لایه ظریفی از بافت همبند شل و پر عروق می باشد که عمدتا از الیاف کلاژن و الاستیک تشکیل شده و بوسیله سلولهای پوششی پهن و سنگفرشی پوشیده شده است. اگر چه نرم شامه در مجاورت نزدیک بافت عصبی قرار گرفته ، ولی بوسیله زواید سلولهای گلیال از بافت عصبی جدا شده و در تماس مستقیم با آن نمی باشد. این پرده ظریف در تمام چینهای بافت عصبی مرکزی نفوذ کرده و همراه با رگهای خونی به درون بافت عصبی نیز راه می یابد.
(CSF) مایع مغزی نخاعی
سیستم عصبی مرکزی در درون مایعی به نام مایع مغزی نخاعی قرار گرفته که این مایع هم به عنوان یک ضربه گیر ، سیستم عصبی مرکزی را در مقابل ضربات مکانیکی حفظ می نماید و هم برای فعالیتهای متابولیکی آن ضروری است. حجم این مایع که عمدتا از رگهای خونی شبکه کروئید و به مقدار کمتر از عروق نرم شامه و بافت مغزی نشات می گیرد، بین ۸۰ تا ۱۵۰ میلی لیتر متغیر می باشد. مقدار مایع مغزی نخاعی در شرایط مننژیت افزایش می یابد. با برداشت مایع مغزی نخاعی و تجزیه آن می توان به عامل ایجاد کننده مننژیت پی برد.
سد خونی مغزی
تزریق مواد رنگی به دستگاه گردش خون نشان می دهد که مواد رنگی در همه بافتها غیر از سیستم عصبی مرکزی قابل ردیابی است. این امر بیانگر نوعی سد بین خون و سیستم عصبی مرکزی می باشد که اصطلاحا سد خونی مغزی نام گرفته است.
ساختمان تشریحی ماده خاکستری نخاع
شاخ پشتی ماده خاکستری
شاخ پشتی ماده خاکستری یک ناحیه حسی است که نورونهای حسی موجود در آن بوسیله سیناپس با رشته های حسی وارده به آن اطلاعات دریافت شده از محیط را به سایر قسمتهای نخاع و یا مراکز
بالاتر منتقل می کنند. رشت ههای حسی وارده به شاخ پشتی ، در واقع آکسون نورونهای حسی موجود در گانگلیونهای نخاعی هستند، که از طریق ریشه های پشتی وارد نخاع می گردند.
شاخ شکمی ماده خاکستری
شاخ شکمی ماده خاکستری ، در مقایسه با شاخ پشتی یک ناحیه حرکتی می باشد که حاوی جسم سلولی نورونهای حرکتی سوماتیک است و آکسون آنها از طریق ریشه های قدامی نخاع را ترک کرده و به ارگانهای عامل ختم می گردند.
شاخ جانبی
جسم سلولی نورونهای اتونوم در ناحیه میانی ماده خاکستری و قسمتی به نام شاخ جانبی قرار گرفته که آکسون آنها همراه با آکسون نورونهای حرکتی سوماتیک از طریق ریش ههای شکمی ، نخاع را ترک کرده و در گانگلیونهای اتونوم با نورونهای پس گانگلیونی سیناپس می یابند. از نظر هیستولوژیک ، شاخهای پشتی و شکمی حاوی سلولهای گلیال و جسم سلولی نورونها می باشند. ولی جسم سلولی موجود در شاخهای پشتی مدور ، کوچک و جسم سلولی موجود در شاخهای شکمی از نوع چند وجهی و بزرگ می باشد. از طرف دیگر ، شاخهای پشتی باریک و بلند و شاخهای شکمی ، پهن و کوتاه می باشند.
ساختمان تشریحی ماده سفید نخاع
ماده سفید نخاع از رشته های میلین دار و بدون میلین و سلولهای گلیال تشکیل شد هاند، که دارای شیار باریک در قسمت خلفی ، به نام شیار میانی – خلفی و یک شیار نسبتا عریض و حاوی نرم شامه در قسمت قدامی به نام شیار میانی قدامی می باشد. ماده سفید را در حد فاصل شاخهای پشتی ستونهای خلفی ، در طرفین قسمت میانی ماده خاکستری ستونهای جانبی و در مجاورت شاخهای شکمی ، ستونهای قدامی می نامند.
انعکاسهای نخاعی
نخاع علاوه بر نقشی که در انتقال پیامهای عصبی به سطوح بالاتر و پایین تر دارد، خود مرکز عصبی اعمال بسیاری است که بدون نیاز به پیامهای مغزی صورت می گیرند. این اعمال انعکاسها یا بازتابهای نخاعی هستند که به واسطه یک مسیر عصبی بنام قوس نخاعی انجام می شوند. ساد هترین قوس نخاعی که در انعکاسهای تک سیناپسی دیده می شود شامل یک نورون حسی و یک نورون حرکتی است که در نخاع با یکدیگر سیناپس می کنند. ولی اغلب انعکاسها از نوع چند سیناپسی است که در مسیر عصبی یک یا چند نورون رابط در بین نورونهای حسی و حرکتی وجود دارد.
در هر انعکاس نخاعی ، موج عصبی حاصل از تحریکی که بر تار عصبی حسی وارد می شود از راه ریشه خلفی به نخاع می آید و پس از آنکه به عصب حرکتی منتقل گردید از راه ریشه قدامی نخاع به اندام عمل کننده (عضله یا غده) می رسد. قطع ارتباط با مغز بر اثر حالت شوکی که ایجاد می کند ابتدا باعث از بین رفتن یا تضعیف کلیه انعکاسهای نخاعی می شود ولی پس از مدتی اعمال مذکور دوباره ظاهر می گردد.
مهمترین انعکاسهای نخاعی عبارتند از:
انعکاسهای کششی عضلات ، انعکاسهای محافظتی ، انعکاسهای خاراندن ، انعکاسهای نگاهدارنده وحرکتی ، انعکاسهای ایجاد کننده اسپاسمهای عضلانی و انعکاسهای خودکار.
منبع:
سایت دانشنامه رشد