درمان در عقب ماندگی ذهنی
مداخلاتی که برای افراد عقب مانده ذهنی استفاده می شود قادر است تغییراتی در رفتار یا جنبه های مشخصی از قبیل اختلالات گفتار وزبان، وسواسهای عملی، پرخاشگری یا آسیب به خود ایجاد کند تا اینکه خود اختلال را درمان کند. از ویژگیهای بارز شناختی در این کودکان کندی در پردازش اطلاعات، محدودیت در حافظه، حساسیت کم نسبت به محرکهای محیطی است که در نهایت منجر به کندآموزی در آنها می شود. با توجه به اینکه پرداختن به درمان همه ی محدودیت های ناشی از عقب ماندگی ذهنی خارج از حوصله ی بحث است در این قسمت به طور عمده به توضیح درمان مشکلات ارتباطی کودکان عقب مانده ی ذهنی می پردازیم.
– اصول درمان
- درمان باید موجب شود که کودک بهتر ارتباط برقرار کند.
- درمان باید موجب تغییر رفتار زبانی شود.
- مداخله ی زبانی کارامد نیازمند تفکر گسترده و تصمیم گیری وسیع است.
- به عنوان پیش نیاز مداخله ی زبانی موثر باید بدانیم که کودک به طور طبیعی چگونه زبان را می آموزد.
- با تعیین سطح کودک در ابعاد و جنبه های مختلف برنامه درمان طرح ریزی می شود.
- عوامل متعددی در انتخاب موارد،نحوه ،ابزار و شرایط درمان موثرند.
– هدف درمان
- تغییر یا حذف مشکل زیر بنایی، تا کودک به یادگیرنده طبیعی تبدیل شود.
- تغییر اختلال،که تلاش می شود تا جنبه هایی از عملکرد زبانی کودک بهبود یابد تا بهتر ارتباط برقرار کند.
- آموزش راهبردهای جبرانی،که کوشش می شود ابزار یا روشی در اختیار کودک قرار گیرد تا علی رغم نقص ها به عملکرد بهتری دست یابد.
- سازگاری محیطی یا الگوی سیستمی، که به جای کودک ، محیط هدف قرار میگیرد تا برقراری ارتباط با کمک محیط میسر شود.
– درمان چگونه میتواند رفتار زبانی را تغییر دهد؟
- تسهیل (facilitation): سرعت رشد یا یادگیری را افزایش میدهد.توانایی کودک را در تمیز جنبه های درکی بالا میبرد.رنج کودک و خانواده را کم میکند و بر رفتار اجتماعی تاثیر میگذارد.
- ابقا (maintenance): از رفتاری محافظت میشود که در صورت عدم مداخله کاهش مییابد.برای حفظ و تکامل یک نظام نارس مثل شکاف کام جراحی نشده به کار میرود.
- القا (induction): دستیابی به اهدافی است که بدون مداخله امکان پذیر نیست. رفتارها در اثر مداخله ایجاد میشوند . این شیوه عالیترین نوع مداخله است و بیشترین بهره وری را دارد.
– فعالیتهای مداخله
- پس از تعیین اهداف و رویکردهای مداخله ،تهیه خوراک مداخله انجام میشود که شامل موارد زیر است:
- تغییر و اصلاح علایم زبان
- درونداد یا محرک از مهمترین ابزاری است که از نظر محتوا و شکل باید مورد توجه قرار گیرد. محرک غنی ترین و انعطاف پذیرترین ابزار مداخله است که میتوان آن را دستکاری کرد تا کارامدتر گردد. محرک های گفتار درمانگر است که نقش دارو را دارد.
- تعیین شیوه مداخله
- باید تصمیم بگیریم که چگونه کودک را وادار به پاسخ گویی کنیم؛ این تصمیم باید در راستای توانایی کودک پیش برود و شیوه برقراری کودک را در بر می گیرد.
- نتیجه بخشیدن به زبان مراجع
- باید مراجع به هر شکل ممکن به تولید زبان وادار شود که در گرو نتیجه بخشیدن به کوشش زبانی مراجع است.
- تعمیم دستاوردهای زبانی
- هدف مداخله علاوه بر ایجاد پاسخهای زبانی ،توسعه به سوی استفاده از زبان در محاوره های واقعی است.
- تعمیم به معنی حرکت آموزش از موقعیتهای ساختمند و رسمی به سوی زندگی واقعی است.
- همیشه امیدواریم که تعمیم خود به خودروی دهد ولی در بسیاری از موارد این طور نیست.
- معمولا در استفاده از رویکردهای بالینی طبیعی تر احتمال تعمیم بیشتر است ولی قطعی نیست.
- تغییر و اصلاح علایم زبان
– نوع محرک ها
- تصویرها معمولا نخستین انتخابها هستند زیرا ساده و آسانند.
- ممکن است برای خردسالان گزینه خوبی نباشند یا گیج کننده باشند.زیرا جنبه های اساسی چون تحریک لمسی را ندارند.
- برای خردسالان اشیا واقعی ، متحرک،قابل عمل کردن ،قابل دستکاری و دارای پاسخ حسی برانگیزاننده مثل تولید صدا ،نور یا حرکت مناسبتراست.
- برای کودکان بزرگتر تصاویر متناسب با تجارب شخصی مثل خانه ،مهد و مدرسه موثر است.
- ابزارهای کامپیوتری از بسیاری جهات بر پایه پاسخهای درکی تنظیم شده اند تا تولید ،لذا قابلیت تعمیم آنها ضعیف است.
- کامپیوتر برای بازیهای متمرکز بر یادگیری تحصیلی و زبان نوشتاری و پردازش شنیداری مناسب است .برخی نرم افزارها پرهزینه هستند.
– موارد مورد توجه در انتخاب اهداف
- منطقه نزدیک به رشد (zone of proximal developmet): این منطقه با شاخص ۵۰ درصد به پایین تعیین میشود. اهدافی تعیین می شوند که ظاهر نمی شوند ویا گاهی ظاهر میشوند. در موارد بالای ۵۰ در صد برای تثبیت ، تعمیم و کاربرد اقدام می شود. اگر هدف فراتر از ZPD باشد کودک یاد نمی گیرد . در واقع آن پایه دانش زبانی کودک است و با رشد کودک ZPD جدید ایجاد می شود.
- کارایی ارتباطی (communicative effectiveness): مهارتهایی برای اهداف انتخاب شوند که به راحتی مقاصد اجتماعی را تامین کنند.این تصمیم گیری به ویژه برای کودکانی که هیچگاه به سطح ارتباطی بزرگسالان نمی رسند بسیار مهم است. گاهی دامنه ایده ها و مقاصد بیش از ساختار و نحو مهم هستند.
- قابلیت آموزش (teachability): آسانی آموزش ساخت یا عملکرد برای تعیین هدف مهم است.ارایه آسان یا تصویری ،قابلیت آموزش با وسایل در دسترس ،قابلیت سازماندهی و آنهایی که روزمره اتفاق میافتند در انتخاب اهداف مهم هستند.
- توانایی واجی (phonologically ability): در تعیین اهداف به توانایی واجی کودک باید توجه شود،به ویژه اگر مهارتهای پیشرفته زبان و یا وضوح گفتار هدف باشد.
– روش ابزاری در درمان عقب ماندگی ذهنی (تحریک جریان مستقیم مغزی)
برخی ویژگیهای تحریک جریان مستقیم مغزی (Transcranial Direct-Current Stimulation) همچون بهبود و تسریع در یادگیری، حساس سازی مغز نسبت به محرکهای ورودی و هشیاری نسبت به محیط اطراف آن را به عنوان ابزاری برای ارتقای مهارتهای یادگیری و سازگاری اجتماعی در کودکان مبتلا به عقب ماندگی ذهنی تبدیل کرده است. میزان بهره هوشی، سن، علت عقب ماندگی و ابتلا به سایر اختلالات در کودکان و نوجوانان مبتلا به عقب ماندگی ذهنی در کسب نتایج درمانی حائز اهمیت است. هرچند که TDCS در ایجاد تغییرات مغزی در کودکان و نوجوانان مبتلا به عقب ماندگی ذهنی موثر است ولی نتایج درمانی مطلوب در کوتاه مدت به دست نمی آید و نیازمند جلسات درمانی فشرده و طولانی مدت است.
منبع
Paul Rhea ,language disorders from infancy through adolescense
Ronald jean . A Edwards susam , language in mental retardation
عالی بود من نیاز به راهنمای دارم وکودک من کودک ۱۶ماهه دارم ودرحد ب ب یا دد یا غاغا حرف میزند