تشخیص افتراقی آفازی های روان
گفتار روان (Fluent Speech) : تولید بی تلاش عبارات و جملات طولانی با تلفظ خوب و گرامر نرمال . سرعت گفتار به سرعت عادی نزدیک است و آهنگ طبیعی دارد.
آفازی های روان شامل ورنیکه، ترانس کورتیکال حسی ، انتقالی و آنومی می باشد.
– آفازی ورنیکه (Wernicke’s aphasia)
– گفتار محاوره ای ( بیان ) روان ، پارافازیک
– درک شنیداری نابهنجار (ویژگی زبانی اصلی)
– تکرار نا بهنجار
– نامیدن نا بهنجار
– خواندن بلند نا بهنجار
– درک خواندن نابهنجار
– نوشتن نا بهنجار
- برونداد گفتاری :
- روان است
- سرعت گفتار طبیعی است یعنی تعداد کلمات تولید شده در دقیقه بهنجار است
- فشار گفتار (logorhea) : صحبت کردن بدون وقفه به گونه ای که آزمونگر او را به اجبار متوقف می کند.
- ۵ تا ۸ کلمه در عبارت می گوید یعنی طول عبارت به هنجار
- عدم اشکال در تولید و نوای گفتار
- محتوای زبان بیانی غیر طبیعی است و سرشار از پارفازی های کلامی(معنایی) و حرفی است
- چون بیمار به دلیل مشکل درکی، قادر به نظارت بر برونداد کلامی خود نیست، به شکل ناخودآگاه کلمات جدید را ابداع می کند(Neologism)
- جملات کامل ولی بی معناست و بنابراین در برقراری ارتباط شکست خورده و مایوس می شوند.
- گفتار پوچ (empty speech) : عدم وجود کلمات اسمی و دارای معنی – وجود کلمات بی معنی و مفهوم
- در صورت وجود ۳ نوع پارافازی، برونداد کلامی غیر قابل درک و منجر به آفازی جارگون می شود
- حافظه نسبتا خوب در گفتار سریال وجود دارد
- عملکرد مناسب در شمارش ، نام بردن ، روزهای هفته ، خواندن شعر یا قافیه های کودکانه دیده می شود.
- درک شنیداری :
- آسیب شدید در درک وجود دارد. این اختلال درک هم در زمینه درک زبان بیانی است و هم نوشتاری
- در حالت شدید، بدون درک
- در بیشتر موارد توانایی درک کلمات ، عبارات یا جملات کوتاه را دارند
- پدیده خستگی یا مسدود شدگی : درک چند کلمه اول و عدم درک کلمات بعدی – حتی اگر کلمات اول بلافاصله دوباره بیان شوند دردرک آن ها ناتوان خواهد بود .
- ناتوان در تشخیص واج های دارای اختلاف جزئی
- بروز اشکال در زمان تغییر ازیک تکلیف به تکلیف دیگر مثال : ابتدا ادراک اشیاء سپس ادراک اعضاء بدن، منجر به ایجاد مشکل بارز در درک می شود
- ناتوانی در انجام دستورات گونه ای – چهره ای اما تقلید خوب از درمانگر
- تکرار :
- نابهنجار است
- اختلال در تکرار مرتبط با اشکال درک شنیداری
- در صورت درک حتی یک کلمه به طور صحیح، توانایی تکرار همان کلمه را دارد
- نامیدن :
- توانایی نامیدن، نابهنجار است.
- هنگام نام بردن اعضاء بدن یا اشیا، یا به طورکلی قادر به پاسخگویی نیست یا پاسخ های پارافازیک ارائه می دهند
- در هنگام صحبت کردن دارای پارافازی های کلامی هستند
- در هنگام نام بردن دارای پارافازی های واژه پردازی یا لفظی هستند
- موارد اخیرثابت نبوده و هرنوع پارافازی می تواند در گفتار یا نامیدن وجود داشته باشد.
- خواندن :
- بلند خواندن و درک خواندن، هردو نابهنجار است
- اختلال در درک خواندن مرتبط با اشکال درک شنیداری است ولی درک خواندن ممکن است از درک شنیداری بهتر باشد
- برخی از بیماران، در ادراک کلمات گفته شده اشکال عمده ای نشان می دهند. یعنی به کری واژه مبتلا هستند
- برخی از بیماران، در ادراک کلمات نوشته شده اشکال عمده دارند. یعنی به کوری واژه مبتلا هستند
- در بیمار ورنیکه، به طورکلی ناتوانی بارز در ادراک زبان گفتاری و ادراک زبان نوشتاری وجود دارد
- نوشتن :
- نابهنجار است
- برون داد نوشتاری متفاوت از بروکا است
- به دلیل عدم وجود همی پلژی، بیمار از دست برتر در نوشتن استفاده می کند و بنابراین دست خط از لحاظ توانایی حرکتی معمولا مناسب است و حروف به طور کامل و خوانا نوشته می شوند. ولی مفهوم زبان نوشتاری مثل زبان بیانی نابهنجار است. درواقع نوشتار انعکاسی از برونداد کلامی پارافازیک بیمار است.
– آفازی انتقالی (Conduction aphasia)
– گفتار محاوره ای ( بیان ) روان ، پارافازیک
– درک شنیداری خوب تا بهنجار
– تکرار نا بهنجار(ویژگی اصلی)
– نامیدن معمولا نا بهنجار
– خواندن بلند نا بهنجار
– درک خواندن خوب تا بهنجار
– نوشتن نا بهنجار
- گفتار محاوره ای :
- روان ، پارافازیک( نه به روانی ورنیکه)
- اگرچه بیان خودبه خودی نسبتا روان است، ولی در انتخاب و توالی سازی واج ها مشکل دارند و بنابراین گفتارشان پر از خطاهای پارافازیک به ویژه از نوع حرفی است
- مکث زیاد و تردید در یافتن کلمه معمولا به نوای گفتار نامناسب منجر می شود.
- اشکال خفیف در تولید
- تفاوت با آفازی بروکا :
- بیان عبارات ۴ – ۵ کلمه ای
- پارافازی لفظی بیشتر از بروکا
- علیرغم این که واج ها در جای مناسب نیستند ، تولید بهتر از بروکا
- بعد از بیان ابتدای گفته های سریال توسط درمانگر، بیمار تا انتها درست بیان می کند
- بیان بهتر کلمات در آواز خواندن نسبت به گفتار محاوره ای
- درک :
- خوب
- در بعضی بیماران، اشکال درکی محدود به ساختار گرامری پیچیده می شود
- درک برای گفتار معمولی خوب است
- تکرار :
- ویژگی بارز این آفازی است و در تکرار کلمات چندهجایی و جملات بیشترین شدت را دارد
- پارافازی حرفی حین تکرار
- تفاوت بین تکرار و درک، ویژگی اصلی این افازی است
- تکرار از توانایی تولید ضعیف تر است
- استفاده از مترادف ها به جای کلمه هدف ( مثال تکرار تفنگ : پس از تلاش برای تکرار ، می گوید اسلحه)
- اشکال در تکرار واژه های گرامری و اعداد
- نامیدن :
- نابهنجار به ویژه در نامیدن در مواجهه
- خواندن :
- اشکال عمده در بلند خواندن به همراه پارافازی های شدید
- ولی درک خواندن اغلب نسبتا خوب است
- نوشتن:
- باوجود طبیعی بودن ویژگی های حرکتی دست خط، زبان نوشتاری خودانگیخته مشابه بیان شفاهی خودانگیخته دچار آسیب است
- کامل نوشتن برخی حروف و کلمات اما هجی ضعیف همراه با حذف، جابه جایی و جانشینی حروف
- این خطاها در نوشتن کلمات در جمله نیز وجود دارد
– آفازی ترنسکورتیکال حسی (Transcortical Sensory Aphasia)
– گفتار محاوره ای ( بیان ) روان ، پارافازیک ، پژواک گویی
– درک شنیداری شدیدا نا بهنجار
– تکرار خوب تاکاملا بهنجار
– نامیدن نا بهنجار
– خواندن بلند نا بهنجار
– درک خواندن نابهنجار
– نوشتن نا بهنجار
- گفتارمحاوره ای :
- روان است
- دارای پارافازی های معنایی(کلامی) و واژه پردازی، که به پوچی گفتار منجر می شود
- اکولیلیا یا پژواک گویی بارزترین ویژگی این آفازی است.(این اکو برخلاف بیماران ترانس کورتیکال حرکتی، اجباری است. یعنی بیمار نمی تواند از تکرار بازداری کند )
- بیمار کلمات و عبارات گفته شده توسط درمانگر را با گفتار خود در می آمیزد بدون اینکه هیچ درکی از آن داشته باشد
- مکث در گفتار به دلیل مشکلات واژه یابی
- ادامه دادن به گفتار سریال در صورتی که آزمونگر آن را شروع کرده باشد
- پدیده تکمیل در اشعار و جمله ها
- درک شنیداری :
- شدیدا نابهنجار است به طوریکه تقریبا هیچ توانایی درک شنیداری وجود ندارد
- ناتوان در درک آزمون های اشاره کردن و انجام دستورات و پاسخ به سوالات بله – خیر
- تکرار :
- خوب و عالی
- تکرار هجاهای بی معنی ، کلمات نامفهوم ، جمله های ناقص نحوی ( بدون درک معنی آ ن ها ): این بیماران برخلاف بیماران ترانس کورتیکال حرکتی کلمات بی معنی و عبارات ناصحیح گرامری و حتی عبارات خارجی را بدون آگاهی و بدون تصحیح آنها تکرار می کنند
- نامیدن :
- نامیدن در مواجهه شدیدا نابهنجار است
- اگر نام شی به طور ناقص برای او گفته شود ، شروع به گفتن جملات نامربوط و طولانی می کند
- خواندن :
- توانایی بلند خواندن گاهی بهنجار و به طورکلی بهتر از درک خواندن است
- دارای جابجایی های پارافازیک
- درک خواندن نابهنجار است شبیه آفازی ورنیکه
- نوشتن:
- نابهنجار
- ویژگی های نوشتار مانند آفازی ورنیکه
– آفازی آنومی (Anomic Aphasia)
– گفتار محاوره ای ( بیان ) روان
– درک شنیداری بهنجارتا اشکال خفیف
– تکرار خوب
– نامیدن نا بهنجار
– خواندن بلند خوب تا معیوب
– درک خواندن خوب تا معیوب
– نوشتن خوب تا معیوب
- گفتار محاوره ای :
- روان است
- گاهی پوچ به نظر می رسد به دلیل فقدان واژه های اسمی
- مکث ها ی زیاد
- اشکال در اسامی مهم و خاص ( البته ممکن است در مورد فعل و صفت نیز باشد )
- استفاده از کلماتی چون چیز ، این ، آن و …
- دارای پارافازی معنایی
- حاشیه پردازی
- این ویژگی ها، گفتار را مبهم می کند و در برقراری ارتباط اختلال جدی ایجاد می نماید
- درک :
- درک زبان شفاهی و نوشتاری نزدیک به نرمال است.
- تکرار :
- خوب
- نامیدن :
- نابهنجار به درجات مختلف
- از راهنمایی استفاده ای نمی برد
- توانایی نامیدن آزاد و نامیدن پس از توصیف در مورد آن، دچار اختلال است
- خواندن و نوشتن :
- در اکثر بیماران توانایی خواندن نسبتا خوب است.
- نوشتن در برخی بیماران نسبتا نرمال و در سایرین مختل است.
منبع
David Frank Benson, Alfredo Ardila. Aphasia: A Clinical Perspective