معماری
خانه / اختلالات زبانی / آفازی (زبان پریشی) / درمان آفازی ورنیکه و ترنسکورتیکال حسی
Transcortical sensory and wernicke's aphasia treatment
درمان آفازی ورنیکه و ترنسکورتیکال حسی

درمان آفازی ورنیکه و ترنسکورتیکال حسی

درمان آفازی ورنیکه و ترنسکورتیکال حسی

 

– توصیه های کلی :

  • به دلیل این که این بیماران بازبینی از خطا ندارند – با سرعت بالا صحبت می کنند = بهتر است با کاهش سرعت گفتار بیمار ، درک شنیداری و بازبینی را افزایش دهید
  • صدا زدن بیمار با اسم و افزایش آگاهی و هوشیاری بیمار
  • با جملات کوتاه صحبت کردن و دادن فرصت بازبینی
  • کاهش سرعت گفتار درمانگر ،اما بلند بودن صداو داشتن مکث به موقع و مناسب
  • کاهش صداهای محیطی

 

– استفاده از علائم هشداردهنده (Alerting) غیر کلامی برای افزایش توجه بیماربا علائم دستی 

  • گذاشتن دست خود جلوی دهان بیمار و گفتن ” ساکت باش و گوش کن ”
  • گذاشتن انگشت خود جلوی دهان بیمار و گفتن ” سکوت ”
  • همچنین برگرداندن سر خود به این معنی که ” حالا نوبت حرف زدن تو تمام شده است ”
  • استفاده از اطلاعات کلامی همزمان با استفاده از اشارات و حالات چهره
  • راهنماهای غیر کلامی عبارتند از : وضعیت بدن – آهنگ صدا – حالتهای چهره – استفاده از طرح های ساده از اشیاء و اعمال مختلف

 

 

– متغیر های دیگر برای افزایش درک :

  • اضافه کردن توضیحات اضافی به موضوع اصلی مانند : چنگال کو ؟ { همانکه با آن غذا می خوریم .}
  • کاهش پیچیدگی های نحوی ( یعنی استفاده از جملات اخباری ساده )
  • انتخاب خزانه واژگان (یعنی استفاده از کلمات کوتاه و با معنی که کاربردشان زیاد است )
  • کاهش طول جملات
  • برجسته کردن کلمه ( یعنی درآغازجمله گفتن کلمه همراه با تکیه و آهنگ )

 

– استفاده از رویکرد PACE :

  • افزایش کارایی ارتباطی بیمار
  • فراهم آوردن موقعیت های شبیه تعاملات ارتباطی طبیعی
  • تاکید بر روی اطلاعات جدید و شرکت مساوی گوینده و شنونده ( بدون درنظر گرفتن کانال ارتباطی مانند استفاده از جسچر – نوشتن – نقاشی )
  • استفاده از فیدبک بر اساس کفایت ارتباطی نه تولید

– استفاده از رویکرد تمرکز واژگانی و آزمون Peabody Picture Vocabulary Test = PPVT)

  •  برای درک واژگان افراد ۳ تا ۱۸ سال طراحی شده

 

افزاریش درک واژگان

  • درک تک کلمه بهتر از چند کلمه یا جمله و عبارت
  • درک کلمات پر بسامد بهتر از کلمات کم بسامد
  • درک کلمات مرتبط  با شخص بهتر از کلمات غیر شخصی
  • درک کلمات کوتاه بهتر از کلمات طولانی
  • درک افعال قابل تصوربهتر از غیر قابل تصور( مانند : پختن )
  • درک کلماتی که از نظر معنایی مرتبط هستند بهتر از کلمات غیر مرتبط ( مانند : سیب ، پرتقال ، موز)

 

– افزایش درک جمله

  • ارتباط معنایی درک جمله را متاثر می کند . مانند : آیا لینکولن اولین رئیس جمهور آمریکا بود ؟ این سوال بیمار را گیج می کند چرا که از نظر معنی اشتباه است . بهتر است پرسیده شود : آیا لینکولن الان رئیس جمهور آمریکا است ؟
  • ارتباط شخصی و تکرارجمله ، درک جمله را متاثر می کند . مطالعات نشان داده است که سوالات بله – خیر مرتبط با شخص ( اسم شما علی است ؟ ) نسبت به سوالات درارتباط با محیط بهتر پاسخ داده می شوند.
  • درک جملاتی که به طور مستقیم پرسیده می شوند ، آسان تر از جلاتی است که به طور غیر مستقیم پرسیده می شوند .( مانند جمله امری : در را ببند.)

 

افزایش درک گفتگو

  • درک گفتگو ( درک داستان – مکالمه – حکایت و….) به وسیله عوامل فوق تحت تاثیر قرار می گیرد .
  • بروک شایر معتقد است : زمانی که ایده های اصلی متن نسبت به جزئیات کم اهمیت تر ، برجسته شوند درک بهتر خواهد بود.
  • گفتگو در مورد موضوعاتی که به طور مستقیم بیان می شوند از گفتگویی که بیمار را مجبور به فرض کردن و استنباط بر اساس اطلاعات ضمنی می کنند ، ساده ترند .
  • گفتگویی که پیوسته است بهتر درک می شود .

– سایر راهکارها:

  • استفاده از اطلاعات نوشته شده
  • Game Therapy جهت افزایش نوبت گیری و مهارت های کاربردی
  • روش های آموزش بی قاعده مانند RET
  • استفاده از کلمات مرتبط  با شخص (Personal relevance)

 

 

منبع

Martha Taylor Sarno, Aquired aphasia .third edition

Anna Basso. Aphasia and Its Therapy

 

 

 

بازی های مناسب سن فرزندت در دنیای بازی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قالب وردپرس