موسیقی درمانی در اوتیسم
مفدمه
موسیقی درمانی که طی سال های اخیر توجهات زیادی را در محافل علمی به خود معطوف نموده، حرفه ای درمانی است که در درمان و توان بخشی اختلالات مختلف در عمل کردهای اجتماعی، روانی، ارتباطی، جسمی، حرکتی و شناختی افراد استفاده می شود.
موسیقی حاصل پردازش اطلاعات غیرکلامی ریتمیک صوتی است که بار عاطفی دارد. موسیقی درمان گر می تواند در یک محیط درمانی، تغییرات دل خواه در عواطف، رفتار درمان جو و … ایجاد کند و به این وسیله با تاثیر بر افزایش کیفیت زندگی و عمل کرد روانی، فیزیکی، شناختی و اجتماعی تفاوت هایی در زندگی افرادی که دچار اختلالات و مشکلات یادگیری و ارتباطی اند(مثل افراد اوتیسم) ایجاد کند.
موسیقی تقویت کننده ای موثر در ایجاد پاسخ های شفاهی، افزایش تماس چشمی، رشد آگاهی های محیطی و رفتارهای مناسب اجتماعی(کاستلانو، واتسون، مالبرگ) بهبود بخشیدن به کارگردانی زیر و بمی صدا و افزایش حساسیت به تغییرات زیر و بمی صدا(هیتون) قوی تر شدن حافظه شفاهی و یادآوری لغات بیشتر از فهرست خوانده شده(هنگ کنگی) کاهش واکنش های اکولالی(بروکسیا)، کاهش رفتارهای کلیشه ای(بلانتون،مک دانیل)، سهولت درک مفاهیم(لیچمن)، افزایش مهارت رمز گشایی هیجانات به خصوص رمز گشایی همراه با موسیقی زمینه(با به کاربردن متن شعری خاص درباره هیجانات)(کیت،سیمپسان و پب کین) است.
روش های موسیقی درمانی
در موسیقی درمانی دو روش اساسی وجود دارد.روش فعال و روش غیرفعال
- روش غیرفعال: روش غیرفعال شامل شنیدن موسیقی است که بیمار با گوش دادن و شنیدن موسیقی که در حال نواخته شدن است، مورد درمان قرار می گیرد. این روش بیشترین تاثیر را جهت برانگیختن واکنش های عاطفی و ذهنی دارد.
- روش فعال: شامل نواختن، خواندن و حرکات موزون است.
نوع برنامه در موسیقی درمانی
نوع برنامه و فعالیت موسیقی درمانی به نوع ناراحتی، نقیصه و مشکل بیمار یا کودک بستگی دارد. مثلاً برای کودکانی که مشکل حرکتی دارند یا هم آهنگی حرکتی آنان ضعیف است، برنامه های ریتمیک که به کنترل حرکتی یا هم آهنگی حرکتی کمک می کند بیشتر مد نظر قرار می گیرد. اگر موسیقی درمان گر ببیند کودک در ایجاد روابط اجتماعی با دیگران مشکل دارد در این صورت باید از برنامه هایی استفاده کند که در تقویت تعاملات بین فردی مفید باشد.
موسیقی درمانی و گفتار
به گفته تات تکنیک های موسیقی درمانی در مورد برقراری ارتباط سعی دارد مراحل تولید گفتار و تلفظ با صدای بلند را در پاسخ به درک، فهم و نشانه سازی تحریک نماید. در برخورد با کودکانی که مشکلات گفتاری مانند لالی انتخابی، فریاد، جیغ زدن های انفجاری و زمزمه کردن دارند، می توان صداها و آوازهای موسیقی را با صامت و مصوت ها، غان وغون های تصنعی و صداهایی شبیه کلمه که مبهم هستند و سخنان نامفهوم، ترکیب کرد.
آلوین معتقد است یادگیری نواخت و استفاده از وسایل کوکی، درست برابر با یادگیری هجاهای صدادار در گفتار است. به گفته بروکلیسکا، روش های موسیقی درمانی، گفتار طوطی وار بیمار را از ۹۵ درصد به زیر ۱۰ درصد کاهش می دهد.
افراد اوتیسم صداها را به آسانی و سریع از کلام درک می کنند و آگاهی از موسیقی و ارتباط بین موسیقی و اعمال خود بیمار محرک قوی در برقراری ارتباط است.
آواز خواندن، تکرار و خواندن ترانه ها به همراه موسیقی و ضبط آن و عادت به ریتم و ملودی آهنگ ها برای تسهیل تولید صدا و فراگیری گفتار ضروری است. درمان گر از تنوع آهنگ بهره می برد تا بتواند طیف آوایی کودک را وسعت بخشد.
لیچمن به این نتیجه رسید که هنگام آموزش موزیکال به عبارت دیگر زمانی که در محیط یادگیری موسیقی پخش می شود افزایش قابل توجهی در میزان درک زبان کودک به وجود می آید.
به گفته مالبرگ استفاده از الگوهای قوی همراه با ریتم و ملودی به شکل های کلامی و گفتار، در توجه و درک بهتر لغات به زبان آورده شده بسیار مفید است.
دانشمندان روی تاثیر موسیقی درمانی بر قوای ذهنی اتفاق نظر دارند.لایپ،کش و کوکرتون معتقدند بین شناخت و موسیقی ارتباط وجود دارد.
در کلاس موسیقی آوازخوان ها می توانند با خواندن کلمات ساده عبارت های تکراری حتی سیلاب های تکراری بی معنا به آموزش زبان کودک اوتیسم کمک کنند. مثلاً معلم یا درمان گر می تواند برای آموزش یک کودک اوتیسم از عبارات کوتاه سوال به صورت آواز همراه با آهنگ و ریتم و هارمونی خاص استفاده کند طوری که کودک در حالی که آواز می خواند متوجه اهداف نیز شود. مثلاً با آواز و ریتم بگوید: سیب می خوری؟ بله، بله مداد می خوری؟ نه، نه
عبارات معنی دار لغتی و سرودهایی که با اشارات لمسی و بصری همراه است باعث تسهیل مهارت های گفتاری و شناخت می شود. ضمن همراه کردن موسیقی با کلام می توان از برخی وسایل بازی مثل عروسک ها نیز استفاده کرد. برخی کودکان اوتیسم «فعل» و «اسم» را در عباراتی که همراه آواز و موسیقی ارائه می شود یاد می گیرند. برای مثال مربی ضمن آن که عروسکی را حرکت می دهد عباراتی که در آن اسم و فعل می باشند را با موسیقی و آواز می خواند.
مربی با آواز و ریتم می گوید: این یک عروسک، این یک عروسک،… این چیه؟ یک عروسک
بعد از مدتی مربی از کودک می پرسد این چیه؟ کودک پاسخ می دهد یک عروسک
مربی با آواز و ریتم می گوید:عروسک چه کار می کنه؟ عروسک داره می پره، عروسک داره می پره.
در این روش کلماتی که هدف آموزش است برجسته تر تلفظ می شود. کلماتی که برجسته تلفظ می شود بعد از مدتی کم کم عادی تلفظ می شود در حالی که آواز تکرار می شود بعد از مدتی وقتی آهنگ حذف می شد کودک می توانست به سوالات و یا جملات کامل بدون آواز و آهنگ پاسخ دهد.
در مورد افعال و اسامی یا اشیای دیگر نیز می توان مشابه موارد فوق عمل کرد.
کودک اوتیسم با آواز خواندن و هم آهنگ کردن آواز خود با ریتم قادر است گام های بلندی جهت کم کردن گفتار یک نواخت بردارد.آواز خواندن، عناصر بیانی غیرکلامی مانند تغییر آهنگ و پیوسته خواندن را به صدا می دهد در نتیجه کنش یار عالی برای گفتار است.
پسر بچه ای که از سنتور استفاده می کند پس از بازی با این وسیله بالا و پایین می پرد و با حرکات خاصی آواز می خواند. با کمی دقت می توان فهمید که صداهای سیلاب دار با آواز هارمونیک پسر بچه جور می شود و او شروع به هم آهنگ کردن اصوات بی صدا و صدادار در بازی صوتی خود می کند. درمان گر به زودی بازی با سنتور را به شکل پیچیده تر همراه با اصوات ترکیبی شروع می کند کودک به تدریج تقلید این کلمات با هجاهای ترکیبی را شروع می کند.
با سلا و ادب
اگر ممکن است در مورد سطوح زبانی براون هم اطلاعتی ارائه دهید.
سپاسگزارم.